سازمان عقرب ها
تاریخ انتشار: ۹ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۳۵۲۷۱۸
این جنگ، که مابین دو نظام سیاسی و ارزشی در دهه ۵۰ میلادی اتفاق افتاد، ناشی از حفاظت قدرتمندانه از منافع ملی دو قطب تمدنی و سیاسی جهان بشری بود. یک طرف، آمریکا و دوستان اروپاییاش و در طرف دیگر، شوروی و دوستان اروپای شرقیاش.
در این دوره، که نبردهای امنیتی و اطلاعاتی حیرتانگیز صورت گرفت، «سازمان سیا»ی آمریکا را، بهسوی اتخاذ استراتژی «بیرحمیهای نابودگرانه» سوق داد تا بدینترتیب آنها، توانایی صددرصدی دفاع از منافع حیاتی آمریکا را، در سرتاسر جهان، رقم بزنند؛ و با نابودگری دشمنان آمریکا، به احساس پیروزی و برتری، دسترسی یابند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آری، بینفسشدگانی همانند: «مارتین لوترکینگ» - «مالکوم ایکس» - «جان لنون، خواننده ضدجنگ» - ... همه و همه توسط «عقربهای پرورشی» سازمان سیا، گزیده شده، و بینفس گشتهاند؛ تا منافع آمریکا، محترم شمرده شود؛ و از گزندها و انتقادها، حفاظت گردد. «ذوالفقار علی بوتو» و «بینظیر بوتو»، هردو، توسط این «عقربها» کشته شدند و چهرههای غیرمشهور، که به دست این «عقربهای وحشتآور و نابودگر» به زیر خاک، فرستاده شدهاند، غیرقابل شمارش و حسابگری است؟!
بنا بر این حرفها و نگاه کردن به «سازمان سیا»، بدیهی است که «افسران آزموده» این سازمان، بهدنبال کشف و شناسایی «عقربهای» وحشتآوری باشند، که ظاهرا، ایرانی و مقیم ایران باشند؛ اما از اتاق فرماندهی عقربها، در سازمان «سیا»، فرمان بگیرند ... بدین سبب که، در ایران، انقلاب بزرگ و پرقدرتی جریان پیدا کرده، و سیستم پادشاهی ایران در بستر، سقوط، افتاده است! همینجاست که «سازمان سیا»، با «سازمان مجاهدین – منافقین» وارد ارتباط میشود. یعنی، چند روز بعد از فاجعه بزرگ و جهانی «هفده شهریور». بدین خاطر که، قتلعام هفده شهریور، برای تحلیلگران امنیتی سازمانهای اطلاعاتی، میتوانست یکی از نشانههای فروپاشی حکومت پهلوی آمریکایی باشد.
و بدینگونه، در یکی از شبهای پرهراس مهرماه سال ۵۷، اولین «ملاقات»، در هتل اوین تهران تحت نظارت «ساواک»، برگزار میشود ... و طی یک هفته، سه ملاقات دیگر انجام میشود ... و سازمان مجاهدین به رهبری مسعود رجوی و موسی خیابانی، در این ملاقاتها ... تعهد میدهند، تا تمامی توان و نیروی سازمانی خویش را، علیه امام و رهبری انقلاب، بهکار گیرند و چونان «عقرب»، به دشمنان حقیقی آمریکا در این مملکت، حملهور شوند و از به خطر افتادن منافع آمریکا، جلوگیری کنند.
تحلیلگران و مفسران تاریخی دهه اول انقلاب، که گمان میکنند، اگر درهای دوستی و مسالمتگرایانه، با سازمان مجاهدین، باز میشد و به آنان امکان فعالیت سیاسی داده میشد، آنان به سمت خشونت و رفتارهای تروریستی و ویرانگر، حرکت، نمیکردند؛ کاملا در اشتباه هستند؛ و از نقش ضدیت و دشمنی با ایران انقلابی، غافل. دشمنی این سازمان مخوف و سیهکار، با حضرت «امام» و اندیشه امام و ایران آینده از همان ملاقات مهرماه، در زندان قصر، توسط «مسعود رجوی و موسی خیابانی» کلید خورد و به پیش رفت و یک جبهه جنگ سیاسی – با محتوای انقلابیگری جوانپسندانه – علیه ایران انقلابی در درون زندان قصر، به نمایش درآمد. «سازمان سیا» در سه ملاقات شبانه هتل اوین، با «دلارهای انبوه»، و تحریک روانشناسانه شخصیت جبارانه مسعود رجوی، به سهولت توانست، سوار این سازمان ایرانی شود و آن را علیه پیشرفت و قدرت و آرامش ایران بعد از انقلاب، بهکار گیرد و در سیر روزگاران، آن را به پرخیانتترین جریان و سازمان سیاسی در تاریخ قرن بیستم تبدیل کند.
«سازمان مجاهدین»، سازمان عقربهاست، و جز، «نیش زدنهای مرگآور» و «زهر پاشیدنهای کشنده» به خدمتگزاران و قهرمانان میهن، هیچ هدف دیگری ندارد و هیچ و هیچ، نقشهای!
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: سینا واحد سازمان مجاهدین سازمان سیا سازمان مجاهدین سازمان سیا عقرب ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۳۵۲۷۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
زلزله سیاسی در معتبرترین دانشگاههای جهان
امیرحسین ابراهیمی، ایالات متحده آمریکا یکی از ملتهبترین روزهای خود را طی دهه گذشته سپری میکند. اعتراضات دانشجویی روزهای اخیر دانشگاههای مطرح امریکا تعجب بسیاری از تحلیلگران و سیاستمدران را در سراسر جهان در پی داشته است و اکثر تحلیلگران حوزه سیاست، پاسخ مشخصی برای این نوع از اعتراضات در این ابعاد بزرگ ندارند.
پس از تصویب کمک ۲۶ میلیارد دلاری مجلس نمایندگان آمریکا و افزایش شمار کشته شدگان جنگ غزه، اعتراضات شکل جدیدتری به خود گرفت. دانشجویان به طور مشخص خواستار پایان جنگ غزه و تعطیلی و واگذاری شرکتهای حامی اسرائیل هستند. در بسیاری از دانشگاهها، دانشجویانی که برای این تغییرات تلاش میکنند میگویند که به ارتباطات دانشگاههای خود با اسرائیل انتقاد دارند و این امر به ویژه در دانشگاههایی که دارای موقوفات بزرگ هستند، پررنگتر است، زیرا مدیران این دانشگاهها بودجه سالیانه خود را در مجموعه گستردهای از سرمایهگذاریها توزیع میکنند، برای نمونه در سطح خرد، دانشجویان میگویند از همکاری با پیمانکاران رژیم صهیونیستی در دانشگاهها خودداری کنید و در سطح کلانتر اعتراضاشان این است که از اختصاص بودجههای تحقیقاتی برای پروژههای مربوط به تسلیحات نظامی برای رژیم صهیونیستی دست بردارید!
به گفته بسیاری از تاریخ نگاران و تحلیلگران مسائل سیاسی وضعیت کنونی حاکم بر دانشگاههای ایالات متحده آمریکا یادآور مخالفتها با جنگ آمریکا علیه ویتنام است. اما امروز دلیل اهمیت این نوع اعتراضات چیست و چرا دولتمردان آمریکایی به شدت سعی در سرکوب این نوع اعتراضات دانشجویی داشتند؟!
مشخصا با اوج گیری اعتراضات در دانشگاههای ایالات متحده آمریکا، دستگاه پروپاگاندا رژیم صهیونیستی و ایالات متحده آمریکا و همچنین سایر رسانههای غربی همه آنان یک صدا سعی در سانسور خبری این رویداد بزرگ داشتند و حتی هشتگهای مربوط به این اعتراضات در فضای مجازی به ویژه در اینستاگرام و فیسبوک دچار بایکوت خبری شد.
برای اکثریت واضح است که نیروی پلیس ایالات متحده آمریکا معروف به خشونت و سرکوب میباشد، اما علی رغم آنکه افراد معترض، دانشجویان جوان هستند بازهم پلیس امریکا به شدت به سرکوب آنان پرداخته است. با توجه به آنکه این دانشجویان عمدتا در بهترین دانشگاههای جهان در حال تحصیل بوده اند و از نخبگان آینده ساز ایالات متحده آمریکا هستند این خشونت سازمان یافته بر علیه آنان هیچ توجیهی ندارد و این نشان میدهد که تا چه اندازه ساختار سیاسی حاکم بر ایالات متحده آمریکا وابسته به رژیم صهیونیستی است و حتی حمایت از صهیونیستها میتواند سبب شود که دولتمردان آمریکایی بر بسیاری از ارزشها که سالها مدعی آن بودند چشم پوشی کنند.
رهبران ایالات متحده آمریکا هرگز تصور نمیکردند در مقابل نسلی قرار بگیرند که با وجود آنکه دستگیر میشوند، تعلیق میشوند و اخراج میشوند و حتی در مقابل باتومهای نیروهای امنیتی قرار میگیرند، اما دغدغه مردمی را داشته باشند که هزاران هزار کیلومتر از آنان دورتر است. حتی ایجاد رعب و وحشت و ترس توسط نهادهای امنیتی حاکم بر ایالات متحده آمریکا نیز مانع از این نشد که دانشجویان و برخی از اساتید آنان نسبت به نسل کشی غزه بی تفاوت بمانند و با وجود تمام این تهدیدات و فشارها در کنار فلسطینیان ایستادند.
دستگاه دروغ پراکنی و پروپاگاندا رژیم صهیونیستی طی سالها سعی کرد تمام اتفاقاتی که در دنیا بر علیه سیاستهای استثمارگرایانه او وجود داشت را با برچسب زدن و متهم کردن به بی سوادی و تحجر سرپوش بگذارد، اما امروز در مقابل نسلی از جوانان قرار گرفته است که همگی در ممتازترین دانشگاه های جهان در حال تحصیل هستند و بخش زیادی از آنان نیز یهودی میباشند و مسئله اینجاست که حتی از برچسب یهودی ستیز بودن نیز نمیتواند استفاده کند و سیاست همیشگی، قربانی بودن را در پیش بگیرد.
شاید حجم سرکوب اعتراضات این واقعیت را نشان دهد که تمام برنامههای رژیم صهیونیستی با همکاری و پشتیبانی ایالات متحده آمریکا صورت گرفته است و امریکا در تمام آنان نقش داشته است. آنچه که مشخص است این اعتراضات، سرآغازی بر پایان پشتیبانی بی چون و چرای آمریکا از اسرائیل خواهد بود، زیرا نسل جوان آمریکایی تصمیم گرفته است دیگر سیاست سکوت را در پیش نگیرد و نسبت به این نسلکشی در جریان است واکنش نشان دهد و بدنبال پاک کردن صورت مسئله همانند دولتمردان خود نباشد.
تحلیلگر بین الملل